به این عکسها خوب نگاه کنید، این سفیدی مطلق، شورهزار نمکی است که زمانی دریاچه ارومیه بود به رنگ آبی درخشانی که چشم هر بینندهای را حتی از دوردست و از کنار جادههای اطراف به خود جلب میکرد.
امروز که بعد از دو دهه وضعیت دریاچه ارومیه از کمآبی و بحران بیآبی به خشک شدن ۹۵ درصدی آن رسیده و میلیاردها ریال اعتبار به بهانه احیای آن به باد رفتهاست، هنوز هم مسئولان از تدوین( تهیه، گردآوری، مدون سازی، تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، فراهم کردن، نگارش) برنامههای راهبردی برای نجات دریاچه ارومیه سخن میگویند؛ تعجب و تاسف برانگیز است!
چند هفته قبل که در نتیجه بالاگرفتن اعتراضها به بیتوجهیهای دولتمردان به حالِ ناخوش دریاچه ارومیه، کلانتری برکنار و محمدصادق معتمدیان استاندار آذربایجانغربی به عنوان دبیر و مدیر اجرایی کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه منصوب شد، انتظار میرفت اقدامات اورژانسی برای درمان زخمِ نمکخورده آذربایجان صورت بگیرد اما زهی خیال باطل!
بازار جلسات داغ است و صدای استاندار هم از جای گرم بلند میشود، گویا هنوز عمق فاجعه را درک باور ندارند. نمک نه تنها دریاچه را بلعیده بلکه در هوا نیز جریان دارد و تا مدتها مزاج آدمی را شور میکند!
درحالیکه مردم در انتظار رفع مشکلات فنی تونل کانیسیب و انتقال آب به دریاچه ارومیه، هماهنگی با دولتمردان و نمایندگان استان برای تصویب لایحه و طرحی در باب پرداخت غرامت به کشاورزان و دستور نکاشت محصولات آببر، رهاسازی آب پست سدها، جلوگیری از انتقال آب زرینهرود به تبریز و از این دیت اقدامات حیاتی و عملی هستند، محمدصادق معتمدیان دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه در آخرین اظهاراتش مهمترین مصوبه نخستین جلسه کارگروه پس از تغییرات ساختاری صورت گرفته را، تدوین برنامههای نرمافزاری الگوی کشت از طریق وزارت جهاد کشاورزی اعلام کردهاست.
همان برنامههایی که در سالهای گذشته اثری معکوس داشته و منتج به افزایش سطح زیرکشت شده، بدون اینکه سهم بسزایی در اشتغال و ارزشافزوده برای استان داشته باشد چراکه به اذعان معتمدیان: “بخش کشاورزی علیرغم ظرفیتهای استان، کمتر از یک درصد در اشتغال و ۵ صدم در ارزش افزوده نقش دارد.”
با توجه به آمار ارائه شده که مشخص میکند سهم بخش کشاورزی در اشتغال و ارزشافزوده بسیار ناچیز است، اینکه چرا دولت سیزدهم همچنان احیای دریاچه ارومیه را به مسائل معیشتی(کشاورزی) گره میزند، جای سوال است!؟
کار از جلسه و تدوین برنامه گذشته است؛ بیش از دو دهه فرصت کمی برای راستیآزمایی طرح و برنامهها نبود؛ فرصتسوزی نکنید، فقط ۵ درصد از دریاچه ارومیه باقیمانده هست!
از قدیم گفتهاند هم خدا و هم خرما نمیشود! خیلی سادهاست؛ وقتی دریاچه نباشد زندگی میلیونها نفر در خطر است؛ آن زمان دیگر مردمی در منطقه نیست که کشاورزی و معیشتاش هم مهم باشد.
زنگ خطر را بشنوید؛ برای پیکر بیجانِ دریاچه آب برسانید!