هیچ خبری نیست، نه همهمهای است و نه ذوقی. جیبهای تار عنکبوتبسته را چه به خرید اجناسی که رویشان گرد گرانی نشسته است. این روزها ویترین مغازهها به نگاه حسرت آمیز اکثر رهگذران خو کرده است. واقعیت این است اگر سرپرست خانوار بتواند هزینه نیازهای اولیه زندگی را تامین کند، برای خودش یلی است. اشتباه نکنید منظور از نیاز های اولیه فقط بخش اول هرم مازلو است؛ یعنی خوراک، آنهم در حد شکم سیرکنی!
قیمت گوشت و مرغ چندین برابر شده، حالا بماند از آجیل و شیرینی و میوه که حتی فکر کردن به خریدش هم، درد استخوان سوز فقر را برای عده کثیری از اقشار جامعه ملموستر می کند.
تورم افسار گسیخته و قیمت باورنکردنی ارز، بازار را تحت تاثیر قرار داده و باعث اعتراض کسبه و مصرف کنندگان شده است. مردم بیشتر نظارهگر اجناس هستند تا خریدار. اسفند و حتی فروردین، تکاپوی خرید عید و ماه رمضان را ندید. امید بنگاههای اقتصادی کوچک و بزرگ به بازارهای مناسبتی بود که به با این وضعیت سوت و کور به جایی نرسید.
مجید افتخاری، عضو هیات مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک میگوید: استقبالی از پوشاک نیست و رکود عجیب غریبی در صنعت پوشاک حاکم است که آن هم به خاطر مشکلات اقتصادی و عدم توانایی خرید مردم است.
گفت و گو با کسبه و بازاریان هم تصدیقکننده اوضاع وخیم اقتصادی است. حاج حمید، فروشنده کفش در یک مغازه ۶ متری به سوال خبرنگار ما در مورد وضعیت بازار، می گوید:»گوروشن کنده بلتچی لازم دییل» یعنی وضعیت کسادی بازار کاملاً مشخص است.
وی بعد از کلی گلایه از مسئولان، بازار را تابعی از درآمد فرد می داند و تاکید می کند:کارگری که هفت میلیون حقوق میگیرد، زیر خط فقر اعلامی مسئولان هست و از تامین مایحتاج زندگی خود عاجز است.
البته الان با این اوضاع گرانی، بازار برای فروشندگان هم سودی ندارد، کفشی که میخرم سودش را اضافه کرده و جایگزین آن میکنم.در واقع اینجا مجانی نشستهام تا بیکار نمانم.
به میوهفروشی در قسمت متوسط شهر سر زدیم. فروشنده تا فهمید در مورد قیمت میوه سوال داریم تابلوی قیمتها را نشان داد.که این تابلوی اسفبار با قیمتهای نجومی میوههای نه چندان درجه یک را نشان میداد.
عباس آقا می گوید: دیگر مثل هر سال میوه را با جعبه یا چند کیلو نمیخرند، میوه هم کم کم دارد از سبد خانوار حذف می شود. بااین اوضاع میزان پلاسیدگی و خرابی میوه و سبزیجات بالا رفته و ماهم متضرر می شویم.
لباس فروش میدان ولایت نیز از وضعیت کسادی بازار گلایه کرده و میگوید: قیمتهای خرید عمده بسیار بالاست و مشتری قدرت خرید ندارد.
درحالیکه هر روز مردم زیر فشار تورم افسار گسیخته له میشوند، مسیولان هنوز با حرکتهای نمایشی دم از تنظیم بازار، نظارت بیشتر و وعده مهار تورم میدهند اما تاکنون برای مردم از اینها آبی گرم نشدهاست.
مستحضرید که آذربایجان غربی در بهمن و اسفند ماه ۱۴۰۱ رکوددار تورم در کل کشور بود و این یعنی فقیرتر شدن مردم و کاهش قدرت خرید و در نتیجه اش بی رونقی بازار و کوچک شدن سفره های این مردم نجیب!
با وجود اینکه آمار نرخ تورم گویاست و مردم از آشفته بازار اقتصاد و معیشت گلهمندند اما مسئولان همچنان دلخوش به ارائه آمارهای نظارت بر کنترل قیمت ها و توزیع اقلام و کالاهای اساسی اند و بر طبل تنظیم بازار می کوبند و می گویند: کالاهای اساسی مورد نیاز مردم در ایام پایانی سال و ماه مبارک رمضان تامین شده و در مراکز و نمایشگاههای عرضه مستقیم کالا در سطح استان توزیع شده است!
ولی در واقعیت شاهد صفهای طولانی مرغ بودیم.
در واقع مشکل اساسی مردم این نیست که این مناسبتهای نوروز و رمضان را چگونه بگذرانند؛ این است که تا چه زمانی قرار است وضعیت اسفبار اقتصادی حاضر ادامه داشته باشد؟
سوال مردم این است که چه زمانی خواهد رسید تا مردم ایران هم مانند مردم سایر کشورها بدون دغدغه تورم دورقمی و گرانی ادامهدار؛ زندگی کنند.