اجتماعی 13 شهریور 1402 - 1 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه
کپی شد!
0

گفتار درمانی، راهکار احیای دریاچه ارومیه نیست

به گزارش سرویس مصاحبه، دریاچه ارومیه بحرانی ترین روزهایش را سپری می کند، به گفته مسئولان 730 تا 900 میلیون مترمکعب آب در دریاچه ارومیه وجود دارد این درحالی است که طبق تعهد ستاد احیا دریاچه ارومیه باید 14 میلیارد مترمکعب آب داشته باشد.
با توجه به اظهارنظرهای مختلف در خصوص وضعیت دریاچه ارومیه، احیای دریاچه و یا بازگشت پذیر نبودن آن با توجه به شرایط فعلی، سراغ دکتر بهزاد حصاری، عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه و مدیر گروه علوم محیط زیست پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه رفتیم.
آنچه پیش روی شماست، گفت و گوی دو ونیم ساعته خبرنگار آوای آزاد با دکتر بهزاد حصاری است که از جنبه های مختلف مدیریتی، تغییر اقلیم، توسعه اقتصادی و کشاورزی، چالش آب برای تولید غذا، اهمیت سدها و نادرست بودن قیاس وضعیت دریاچه ارومیه با دریاچه های وان و سوان و همچنین طرح های پیشنهادی انتقال آب به دریاچه ارومیه را تشریح کرده است.

نقش دانشگاه ارومیه را در ستاد احیا دریاچه ارومیه بیان کنید؟
در سال ۹۳ ستاد احیاء دریاچه ارومیه تشکیل و در سطح ملی دکتر عیسی کلانتری دبیر ستاد احیا شد و به دانشگاه شریف تفویض کردند که اساتید و دانشگاهیان و صاحب نظران در سطح دنیا را گردهم آورده و شروع به نظرخواهی کرده و راهکارهای احیای دریاچه ارومیه را جمع بندی کردند.
در آن زمان 27 پروژه برای نجات دریاچه ارومیه مصوب شد و به آنها بودجه های سالانه تخصیص یافت. این بودجه‌ها مستقیم به دستگاه‌ها داده نمی شد، ردیف بودجه دستگاه های مجری مثل آب منطقه‌ای، جهاد کشاورزی، محیط زیست و منابع طبیعی تقویت شد تا پروژه های ۲۷ گانه نجات دریاچه ارومیه اجرایی شود. پس ستاد احیا به صورت مستقل بودجه ای دریافت نمی‌کرد.
دانشگاه شریف تهران، دانشگاه های ارومیه و تبریز را بعنوان گروه پایش پای کار آورد و در آنجا ۱۲۰ جلد گزارش نوشته شد که در این گزارش ها مجری هر پروژه، برنامه زمانبندی آنها و شرح جلسات و بازدیدهای میدانی از پروژه ها با همکاری دانشگاه و دفتر استانی ستاد احیا راهبری علمی شد.
پروژه های 27 گانه را به اختصار توضیح می فرمایید؟
از این ۲۷ پروژه احیاء دریاچه ارومیه یک قسمت پروژه های آب و فاضلاب بود که تقریبا ۱۰۰۰ میلیارد تومان به بهداشت و توسعه شبکه شهرها که عملا در احیاء دریاچه نقش مستقیمی نداشت تخصیص یافت در واقع یک سوم پول ستاد احیا را به خود اختصاص داد.
چرا 1000 میلیارد تومان را به شرکت آب و فاضلاب اختصاص دادید؟
به بهداشت جامعه و توسعه شبکه آب و فاضلاب کمک شد و در مقابل اداره آب و فاضلاب نیز متعهد شد درپروژه های ایجاد تصفیه خانه های تبریز ، آذرشهر و .. ، گلمانخانه ، نقده و ارومیه ، … پساب تصفیه شده را مستقیما به دریاچه ارومیه هدایت کنند که تا کنون این امر انجام نپذیرفته و آب معنی داری به دریاچه رها نشده است. مردم باید بدانند که این بودجه از طرف دولت به شبکه فاضلاب شهرهایی چون ارومیه، اشنویه، نقده، میاندوآب و بوکان در آن شرایط مالی بحرانی به پروژه عظیم شبکه آب و فاضلاب پرداخت شد اما عملا تا بحال هیچ اقدام قابل قبولی برای رساندن آب به دریاچه دیده نشده است.
در مورد سایر حوزه ها چه اقداماتی صورت گرفت؟
پروژه های جهاد کشاورزی عمدتا توسعه آبیاری های نوین، تجمیع چاه های غیرمجاز و اصلاح کشت و کاستن از کشت محصولات پرآب بر بود. پروژه های آب منطقه ای آذربایجان غربی رهاسازي سدها، اصلاح سردهنه ها و کنترل برداشت غیر مجاز آب در مسیر رودخانه ها، لایروبی رودخانه هاو تعادل بخشی آبهای زیرزمینی شامل کنترل چاه های غیرمجاز، نصب کنتورهای هوشمند، تجهیز هوشمند برداشت آب های سطحی و اندازه گیری برداشت آب های زیرزمینی بود. پروژه های منابع طبیعی استان برای کنترل و تثبیت ریزگردها و شناسایی کانون های بحرانی گردوغبار و اجرای عملیات قرق و عملیات بادشکن های زنده و غیرزنده همراه با آبیاری و مالچ پاشی بود و خیلی هم موفق بوده اند.
مسئولیت پروژه های فرهنگی اجتماعی با استانداری بود. که استانداری نیز این وظیفه را به مدیریت بحران استان تفویض کرده بود تا پروژه هایی برای آموزش و آگاهی رسانی انجام گیرد. این ۲۷ پروژه استارت خورد و ما در پژوهشکده دانشگاه ارومیه از سال ۹۴ تا ۹۸ آنها را بررسی و ارزیابی کردیم که با عوض شدن سیستم سیاسی کشور ستاد احیا در هوا ماند و به نظریه ها و حرف های ستاد گوش ندادند و در حال حاضر مسئولیت احیاء دریاچه ارومیه به استانداری تفویض شده است.
تفویض دبیری کارگروه ملی دریاچه ارومیه را به استاندار آذربایجان غربی چگونه ارزیابی می کنید؟
متاسفانه استانداری بعد ازگذشت ماهها، هیچ برنامه مدون و نقشه راهی نتوانسته ارائه دهد.
استانداری یکی از سازمان های پر مشغله از نظر رسیدگی به مسائل بحرانی، سیاسی، فرهنگی و … است پس در نتیجه لازم است که یک مکان تخصصی به دریاچه ارومیه رسیدگی کند و انتظار می رود حال که دانشگاه شریف تهران نیست این مسئولیت به دانشگاه های مادر منطقه از جمله دانشگاه تبریز یا دانشگاه ارومیه و پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه داده شود.
متاسفانه استانداری برنامه علمی لازم را تدوین نکرده و از نظر علمی این جایگاه و ظرفیت خالی است و در واقع این یک مطالبه مردمی است که چرا ظرفیت دانشگاه ها و ظرفیت مردمی در این جایگاه ها به کار گرفته نمیشود؟
شما سپردن مسئولیت دبیری کارگروه ملی نجات دریاچه به استانداری را بهتر می بینید یا اگر بصورت ملی باقی می ماند، بهتر بود؟
هر کدام یک مزایا و معایبی دارند. مزایایی که مدیریت ملی داشت این بود که ارتباطات کشوری داشتند و هماهنگی منطقه ای را به راحتی انجام می دادند. ظرفیت علمی و اجرایی منطقه ای زیاد بود اما به استفاده از مجموعه ها و افراد لایق بومی اهمیت کمی دادند و سهم دانشگاهها و پژوهشکده های نزدیک به مرکز همیشه بیشتر بود . نهایتا کار به استانداری سپرده شد که با وجود بومی و استانی بودن اختیارات،در ارتباطات گیری با دانشگاه های خود استان نیز بسیار ضعیف بوده و فقط در حد شعار باقی مانده است.
ستاد احیا جایگزین با قبول این مسئولیت باید توان علمی، اجرایی و مالی را راهبری کند و فقط به گفتاردرمانی بسنده نکند و یکسری کارهای واقعی انجام پذیرد و به مردم اطلاع رسانی گردد. این یک مطالبه است و از نظر ما تا به حال انجام نپذیرفته است.
تاکنون استاندار آذربایجان غربی به عنوان دبیر کاگروه ملی نجات دریاچه ارومیه چند جلسه با پژوهشکده دریاچه ارومیه داشته اند؟
هیچ جلسه ای با پژوهشکده یا دانشگاه ارومیه برای دادن ماموریت رسمی نگذاشته اند. صرفا چند جلسه کارشناسی با آنها رفته ایم اما بصورت اختصاصی با ما هیچ جلسه ای برای ارائه تجربیات چند سال گذشته نداشته اند.
زنگ خطرمرگ دریاچه ارومیه به صدا در آمده و باید برای احیای آن شوک بزرگی وارد شود. بنظر شما در این برهه چه اقدامی می تواند آن شوک احیا به دریاچه باشد؟
پیش از پاسخ به این سوال می خواهم ابتدا ابرچالش های که هم اکنون دریاچه ارومیه با آنها مواجه است را بگویم یکی از آنها تغییر اقلیم است. از سال 1995 ، سازمان های بین المللی هشدار داده اند که در ۲۰۲۵ آب فیزیکی برای کشاورزی نخواهد بود، ولی کسی گوش نداد و نمی دهد. مدیران چنان درگیر روزمرگی ها و مسائل جزئی اجرایی هستند که تفکر به مسائل ‌کلان خود را از دست داده و قادر به برنامه ریزی در سطح کلان نیستند. شما یک متخصص دانشگاهی را با یک مدیر اجرایی در نظر بگیرید. تنها ایراد اینجاست که مدیر اجرایی فرصت تفکر ندارد اما پژوهشگران تربیت شده اند تا روی هر موضوع قابل پژوهشی فکر کنند. در نتیجه افراد پژوهشگر باید در مدیریت ستاد احیا نقش اصلی را داشته باشند .
برگردیم به بحث؛ تغییر اقلیم از حالت تئوری در آمده و به یک حقیقت تبدیل شده است. الان اکوسیستم های آبی ایتالیا، انگلیس، فرانسه ، … نیز تحت تاثیر تغییر اقلیم بوده و مجامع علمی اعلام خطر میکنند. در مقابل این کشورهای پرآب، کشور ما که ذاتا در اقلیم خشک قرار دارد، باید انتظار این را داشته باشیم که دیگر ما از وضعیت عادی خارج شده ایم و دیگر با وضعیت عادی، منابع آبی مان را نمی توانیم مدیریت کنیم و باید یکسری کمیته های سازگاری با تغییر اقلیم تشکیل شده و تصمیم هایی براساس روش های جدید گرفته شود. اگر مدیران با شرایط قدیمی و سنتی مدیریت کنند هیچ پهنه آبی نخواهد ماند و بعد از ۲۵ سال شرایط آب و هوایی ، منطقه را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد و عملا منطقه خالی از سکنه خواهد شد . این تهدید مختص این منطقه نیست و برای خیلی از کشورهای منطقه پیشگویی میگردد.
آیا دریاچه به روزهای پرآبی بازمی‌گردد؟ کارشناسان بسیاری از محال بودن بازگشت دریاچه به حالت اولیه اش سخن می گویند.
آنهایی که می گویند بازگشت دریاچه به حالت اولیه اش ناممکن است تخصص شان هیدرولوژی یا زمین شناسی نیست . در اصطلاح هیدرولوژی یک مفهمومی بنام» دوره بازگشت « جود دارد. وقتی می گوییم بزرگترین سیلاب با دوره بازگشت 100 ساله یعنی بزرگترین سیلی که در طی 1۰۰ سال یکبار می آید اما معلوم نیست که دقیقا چند روز، چند ماه یا چند سال دیگر خواهد آمد. مثلا آورد رودخانه ها و حتی سیلاب در دوره بازگشتهای بزرگتر مثل 2۰۰ ساله داریم و از نظر آماری تولید آب حوضه با این دوره بازگشت ها قابل تخمین است. هم اکنون پتانسیل آبخیزی و پتانسیل تولیدآب منطقه از نظر تعداد سد و توسعه کشاورزی، بشدت کم شده است اما این موضوع در مبحث سیل حاکم نیست یعنی اگر سیل بیاید در هر صورت نقش خود را انجام می دهد چرا که دریاچه ارومیه در گودترین حوضه قرار گرفته است. بنابراین هر چقدر رواناب آب در این حوضه تولید گردد در قسمت گودی دریاچه جمع می شود.
درست است که توسعه کشاورزی، سدسازی ها و برداشت آب های زیرزمینی عامل دیرکرد در دوره بازگشت دریاچه ارومیه شده است اما سیلاب های بزرگتر بالاخره در محدوده دریاچه ارومیه اتفاق خواهد افتاد. بنابراین از نظر هیدرولوژیک دریاچه قابل احیا است و کسی نمی تواند بگوید قابل احیا نیست . در سری های زمانی هیدرولوژیک علاوه بر دوره های خشک سالی ، دوره های تر سالی نیز وجود دارند که میتواند با مدیریت درست آب ، به احیا دریاچه ارومیه کمک کند .
با این حساب، فرضیه خشک شدن دریاچه ارومیه در ایام قدیم و احیای دوباره آن که توسط قدیمی‌ها نقل می شود مبنای علمی هم دارد.
بله این فرضیه درست است و این دریاچه کم عمق، زمانی خشک شده بود یا حداقل نوسان شدیدکم آبی را تجربه کرده است . گویا در کتب قدیمی مستنداتی بر طی مسیر قوشچی به شرف خانه با گاری وجود دارد. اینکه عده ای می گویند تابحال خشک نشده است را قبول نمی کنم چرا که این یک دریاچه کم عمق است و طبیعی است با این وضعیت در گذشته نیز نوسان شدید کم آبی داشته باشد.
آیا سدها آثار مخربی بر دریاچه دارند؟
در زمان فعلی نمیشه بدون قدرت تنظیمی سدها ، مدیریت پر تقاضای آب را مدیریت کرد. سدها انسان ها را از خشکسالی کوتاه مدت نجات می دهند و آب دائمی را تامین می کنند و آب های جاری را از حالت آب (به هنگام) خارج میکنند بطوریکه در فصول سرد و پرآب سال ، آب را ذخیره می کنند تا در فصول گرم و خشک سال ، آب بخش های کشاورزی، صنعت و شرب را بصورت مطمئن تامین کنند.
همچنین این سازه ها جلوی سیلاب های مخرب را می گیرند. اگر خاطرتان باشد قبلا که در اهواز سدی نبود مدام سیل، مردم را رنج می داد اما با وجود سد کارون و کنترل سیلاب ها ، هیچ ضرری متوجه مردم نمی شود. اگر سال ۹۸ را نیز به یاد داشته باشید متوجه هستید که وجود سدها جان هزاران نفر را در کشور ایمن کرد. سد ها باعث توسعه اراضی در پائین دست خود میشوند که از این نظر مورد انتقاد هستند . نگاه صفر و یک برای سدها درست نیست بلکه بهره برداری سد یک علم هست. ساخت بی رویه و بی ضابطه سد صحیح نیست ولی اثر سدی که شاخص های عملکردی در تامین نیاز های روبه رشد پائین دست را انجام میدهد باید پذیرفت.
پس تغییر اقلیم نخستین ابرچالش دریاچه ارومیه بود؛ دومین ابرچالش چیست؟
دومین ابرچالش دریاچه ارومیه توسعه اقتصادی و به طبع آن برداشت بی رویه از آب است.
باید به مردم از نظر اقتصادی رسیدگی شود تا مردم از نظر معیشتی بتوانند گذران زندگی کنند که از تبعات آن توسعه مجاز و غیرمجاز اراضی است. منابع طبیعی تبدیل به دیم زارها شده و دیم زارها تبدیل به اراضی آبی و اراضی آبی تبدیل به کشت های پر مصرف مثل یونجه، چغندر، سیب، هلو و شلیل شده است.
گاها به اسم توسعه اقتصادی، صدمات زیادی به محیط زیست زده می شود، صنعت بدون کنترل توسعه می یابد و اراضی کشاورزی بی رویه و بدون کنترل و بدون مدیریت، گسترش می یابد درحالی که بهره وری و مصرف آب آنها کنترل نمی شود. در هر توسعه ای باید به توان منابع آب آن منطقه توجه کرد و از بارگذاری بیش از حد و خارج از ظرفیت اجتناب کرد.
سومین ابرچالشی که دریاچه ارومیه با آن مواجه است، چیست؟
چالش آب برای غذا نیز یکی از چالش های بزرگ ماست. برای اینکه امنیت غذایی مان حفظ شود، باید آب تمیز ، به اندازه کافی و اقتصادی در اختیار مردم قرار گیرد. به این چالش، چالش قرن بیست و یکم می گویند که بحث های کمیت و کیفیت آب ، سرمایه گذاری، قیمت گذاری، ارتقاء بهره وری ، تلفات آب ، مدیریت و حکمرانی آب در این چالش مطرح هستند.
ما با یک سیستم پیچیده ، چند وجهی و بزرگ روبه رو هستیم که نمی توان با تصمیم گیری فقط برای آب ، پیش رفت و باید تمام جوانب بررسی شوند. لذا حتما باید با رجوع به خرد جمعی و افراد صاحب نظر دانشگاهی با لحاظ جنبه های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی تصمیم گیری شود.
با توجه به ابرچالش های پیشرو، راهکارهای پیشنهادی برای برون‌رفت از بحران آب دارید؟
درمقابل ابرچالش ها ابر پیشران هایی هم هست. بحث تکنولوژی های نوین جزو ابر پیشران است. ما کمترین بهره برداری را از تکنولوژی های نوین داریم. مثلا هوش مصنوعی، کارت های هوشمند کشاورزی و تکنولوژی های نوین استفاده از تصاویر ماهواره ها، پهبادها برای پیمایش و شناسایی چالش ها . چرا ما نباید از این ابرپیشران ها استفاده کنیم با وجود اینکه تمام این تکنولوژی ها را در ایران داریم اما هیچ استفاده ای عملی از آنها در بخش کشاورزی و حکمرانی آب نمی کنیم. در بحث هوش مصنوعی چطور است که بحث بنزین کل ایران را با یک کارت مدیریت می کنیم چرا همین روش را در کشاورزی استفاده نمیکنیم؟روش های نوین مدیریتی را داریم که مبتنی بر بانک های اطلاعاتی است. میتوان با حفظ نظام قدرت محلی حاکم بر روستاها از این پیشران ها استفاده کرد. کشاورزی در منطقه باید اقتصادی باشد و با هر قطعه زمین بصورت یک بنگاه اقتصادی عمل کرد. با پیاده سازی سامانه های هوشمند میتوان گفت که مصرف کود در منطقه چه میزان است و کدامین کشت در کجا اتفاق بیافتد. . بدون این سامانه ها ، مثلا کشت چغندر قند را چگونه می توان به صورت دستوری و سنتی کنترل کرد موضوعیکه تاکنون نتوانسته ایم! کشاورزی باید بصورت قراردادی باشد. هر قطعه زمین باید بعنوان بنگاه اقتصادی نگریسته شود. اطلاعات اراضی باید در سیستم باشد. یک سیستم منسجم و و پویا باید اینها را مدیریت کند تا بفهمیم کجا چقدر آب مصرف شود و چه چیزی کشت شود. هر سال قرارداد بسته شود و در قبال آن قرارداد خدمات ارائه گردد . خرید تضمینی و تخصیص نهاده ها مثل بذر ، کود و سم از طریق این سیستم ارائه شود. وقتی که هیچ کدام از این امکانات نیست مشخص است که عدم مدیریت در این بین، باعث کشت خودسر میشود و اینهمه منابع آبی هدر می شود. در خیلی از کشورها این نوع ابزار وجود دارد و لازم هست با ارتباطات بین المللی به مدیران و کارشناسان داخلی این راهکارها آموزش داده شود .
وقتی با کشورهای خارجی که با آنها کار میکنیم از توسعه غیرمجاز، کشت غیرمجاز یا چاه های غیرمجاز می گوییم با تعجب به ما میخندند که چگونه ممکن است این اتفاق بیافتد؟ وقتی به راحتی و با استفاده از تکنولوژی می توانیم کشت و برداشت را کنترل کنیم چرا مدیران هیچ حرکتی به این سمت نمیکنند؟چرا وقتی دنیا به سمت تکنولوژیهای نوین مدیریتی می رود و موفق است ما همچنان به روش های سنتی چسبیده ایم؟
آماری از میزان مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه دریاچه ارومیه دارید؟
از 120 هزار هکتار زمین تحت کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه به 600 تا 650 هزار هکتار رسیده ایم در هر هکتار به طور متوسط 8000 تا 10000 متر مکعب آب مصرف می شود که حدود 5 الی 6 میلیارد آب در کشاورزی مصرف می شود. حالا چقدر آب داریم؟ در زمان های پرآبی 7 و نیم تا 8 میلیارد مترمکعب آب داریم. وقتی که 5 میلیارد در کشاورزی مصرف می شود و 500 میلیون در شرب و صنعت مصرف می شود مشخص است که هر سال فقط 1.5 میلیارد آب به دریاچه ارومیه رهاسازی می شود.

در خشکسالیها نیز 5 میلیارد آب داریم که همین مقدار را کشاورز مصرف می کند و دیگر آبی برای سرازیر شدن به دریاچه ارومیه باقی نمی ماند. مابقی آن را از آب های زیرزمینی استفاده می‌کنند که یکی از بزرگترین معضل ها همین تخلیه شدن آب های زیرزمینی است.
اگر از تکنولوژی ها و روشهای نوین آبیاری استفاده کنیم و مصرف کشاورزی را به 3 میلیارد تا 3 و نیم میلیارد برسانیم و آب دریاچه ارومیه و محیط زیست را تامین کنیم و سیستم را کمی پایدارتر کنیم می توانیم از تبعات تغییرات اقلیمی گذر کنیم و سازگاری ایجاد کنیم وگرنه شرایط رفته رفته بدتر می شود و مردم باید بدانند که شرایط منابع آبی رفته رفته بدتر می شود. فقط نباید به جیب و منفعت خودمان فکر کنیم مردم باید بدانند که اگر تصمیمات جمعی و به نفع دریاچه ارومیه و منطقه گرفته نشود سیستم مورد تهدید قرار میگیرد. پیشنهاد میشود در حوضه دریاچه ارومیه ، هر گونه تولید محصولات پر آببر مثل سیب ، هلو و … ، چغندرقند و … منوط به جایگزینی و تجهیز با آبیاری قطره ای و نوار تی تیپ بشود.آئین نامه ها و قوانین مربوط به این مورد اصلاح و ابلاغ گردد و هر گونه سیاست گذاری ها برای شرایط سازگاری با کم آبی باشد . همچنین راه اندازی بازار آب برای نگاه اقتصادی به آب پیاده سازی گردد. جایگزینی کشت گلخانه ای تابستانه با کشت آبیاری سطحی غرق آبی میتواند بسیار مفید باشد.
هر از گاهی می بینیم که رسانه‌ها عکسهای هوایی از دریاچه وان ترکیه، سوان ارمنستان و دریاچه ارومیه را مقایسه می‌کنند. آیا این قیاس به لحاظ علمی درست است؟

در پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه، تغییرات سطح دریاچه وان را با تغییرات سطح دریاچه ارومیه مقایسه کردیم و جالب اینجاست که اینها کاملا بایکدیگر هم رفتار هستند یعنی در سال ۷۴ که سطح دریاچه ارومیه بالا رفته سطح دریاچه وان نیز بالا رفته بود الان که ما دچار خشکسالی هستیم سطح دریاچه وان نیز پایین آمده است اما اینجا یک تفاوت ماهوی است که مردم عادی توجهی به آن نمی کنند و یکسری نظریات غیر تخصصی را بیان می کنند.طبق گزارش مجامع علمی نیمی از پیکره های آب کره زمین خشک یا با کاهش آب مواجه بوده اند و در تمام کشور ها نمونه های مشابه را داریم . همه ما باید برای مشکل خودمان راهکارهای عاقلانه و پایدار پیدا کنیم و این مقایسه های صوری فایده ای ندارد. برای عبرت آموزی از بهره برداری ناپایدار آب ، سرنوشت غم بار دریاچه آرال مناسبتر است .
حداکثر عمق دریاچه وان ۴۵۰ متر و متوسط عمق اش ۱۷۰ متر می باشد در حالیکه متوسط عمق دریاچه ارومیه ۵ و حداکثر آن ۱۱.5 است. پس مقایسه این دو با تصویر هوایی کاملا نادرست است چرا که دریاچه ارومیه وقتی خشک می شود از سطح آن کاسته می شود ولی دریاچه وان از نظر عمقی، کاهش می یابد و برای همین با تصاویر هوایی کاهش سطح دریاچه وان قابل تشخیص نیست.
پیش‌تر موضوع انتقال آب از دریاچه وان به دریاچه ارومیه مطرح بود، آیا طرحی عملیاتی است؟
یک زمانی این رایزنی از طرف ترکیه مطرح بود که ایران به ما نفت دهد تا ما از وان به دریاچه ارومیه آب دهیم که این امر توسط پژوهشکده دریاچه ارومیه و پژوهشکده آرتمیا مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد که آب دریاچه وان قلیایی است و در صورت ورود به دریاچه ارومیه از نظر اکوسیستم به دریاچه ارومیه صدمه می زند و از نظر زیست آرتمیا مشکلاتی ایجاد می کند و بعلاوه به دشت ها میتواند صدمه بزند؛ در هر صورت اون زمان مخالفت شد. بعلاوه اینکه مشکل اجتماعی و کاهش سطح آب وان هم مطرح هست .
تصمیم در ارتباط با این طرح نیاز به مطالعه عمیق و جدی دارد.

نظر شما در ارتباط با انتقال آب از دریاچه خزر به دریاچه ارومیه چیست؟
گزینه انتقال دریای خزر را یکسری از دانشگاه های بین المللی و شرکت های داخلی مطالعه کردند. دریاچه ارومیه ارتفاعش از سطح دریا ۱۲۶۷ متر هست و دریای خزر منفی ۲۸ است و آب انتقالی باید یکسری ارتفاعات مثل گردنه حیران و خلخال را را رد کند تا به دریاچه ارومیه برسد. اگر مسئله اجرایی شود بسیار هزینه بر بوده و از بعد اقتصادی قابل توجیه نیست چرا که برای اجرایی شدن این طرح علاوه بر آنچه گفته شد به چندین نیروگاه هسته ای و بودجه چندین دولت نیاز است. بعلاوه اینکه سطح دریای خزر نیز پایین آمده است.

لطفا در رابطه با دریاچه ارمنستان که یکی از گزینه های رد شده احیای دریاچه بود، توضیح دهید؟
دریاچه سوان ارمنستان دریاچه آب شیرین است و تحت تاثیر تغییر اقلیم قرار گرفته و سطح آبش کم شده و در حال حاظر به پدیده تغذیه گرایی مبتلا است. بعلاوه طویل و صعب العبور بودن مسیر انتقال آب، صرفه اقتصادی ندارد .
همه این موارد میتواند جزو گزینه های روی میز باشند و باید پتانسیل مبدا و مشکلات مقصد توسط متخصصین امر بصورت علمی مطالعه گردند .
مطمئن ترین گزینه ، تامین آب پایدار داخلی با کمک ارتقاء بهره وری آب کشاورزی و ارتقا حکمرانی آب با حفظ معیشت مردم است.

کلام آخر؛
لازم هست یک مورد را متذکر شوم ، مباحث کلان منابع آب از جنبه های مختلف قابل ارزیابی هست.
گفتگو با مردم خوب است ولی ارائه راهکارهای عملی و اجرایی علاج بخش، مطالبه مردم از دولت است .
انتقاد منصفانه از دولت ها خوب است ولی توجه به منفعت کل سیستم ، اجتناب از تکروی ومنفعت طلبی شخصی در مصرف آب ، تمکین در مقابل قانون و توجه به نظرات متخصصین هم مطالبه دولت از مردم است .

مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *