سیاسی 23 اردیبهشت 1403 - 7 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

سوداگران هویت طلبی

در رقابت‌های انتخاباتی سالهای اخیرِ ارومیه، رقبا برای تهییج مردم و جلب آرای‌شان از تمام حربه‌ها استفاده می‌کنند.

در رقابت‌های انتخاباتی سالهای اخیرِ ارومیه، رقبا برای تهییج مردم و جلب آرای‌شان از تمام حربه‌ها استفاده می‌کنند.
اگر احترام به زبان‌های قومی در کنار زبان رسمی به محاق رود و مردم ببینند استفاده از زبان مادری آنها کمرنگ می‌گردد تا جایی که درانتخاب نام فرزندشان به زبان مادری هم به مشکل برخورد می‌کنند، آنهم زمانیکه احترام به زبانها الزام شرعی و عقلی دارد، در نتیجه حساسیت نسبت به زبان مادری به یک مطالبه عمومی تبدیل میگردد و یک پتانسیل بزرگ برای جذب رای در پرداختن به این موضوع بوجود می آید.
کاندیداهایی پیدا میشوند که با وعده‌های رنگین برای جواب دادن به این مطالبه برای خود طرفدار ایجاد میکنند.
آنها بدون توجه به توانایی قانونی و اختیاراتشان به مردم قول آموزش و ترویج زبان‌های مادری و ایجاد کرسی دانشگاهی و غیره می‌دهند.
مثل هر بازار پر رونقی! اینجا هم افراد سودجویی پیدا می‌شوند و با ترفندهایی از جمله صحبت به زبان ترکی سلیس با صدای دورگه و خواندن شعر حماسی ، خود را متخصص زبان و فرهنگ ترکی جا میزنند! اینها با استفاده از نمادها و سمبلهای خاص مانند کلاه پوستی و سبیلهای آنچنانی و خش دار کردن صدا و اطوار دیگر، تشبیه خود به کوراوغلو و ستارخان و دیگر قهرمانان و اساطیر را چاشنی سیرک خود میکنند.لازم به توضیح نیست که حساب شعرا و خطبا و دانشمندان واقعی این حوزه پیش مردم جدا بوده و همواره محترم و وجود شریفشان برای ما مغتنم میباشد.
فازِ بعدی سناریوی اینها، انتشار لیست‌های انتخاباتی با عناوین پرطمطراق ترکی و تولید شعارهای نافذ میباشد. تکرار محتوای لیستهای ایشان توسط تلوزیونهای اجاره ای از ساحل میشیگان و افراد معلوم الحال در این تلوزیون جای سوال دارد، همچنانکه تکرار بعضی لیستهای انتخاباتی طرف مقابل از تلوزیون روداو.
قضیه عجیب داستان اینکه اینان اسم خود را هویت طلب میگذارند!! و توجه نمی‌کنند که هویت هر شخص مجموعه‌ای از مولفه های متعدد است که اتفاقاً همه آنها مانند ملیت، دین و غیره کاملاً مشخص است و نیاز به طلب آنها نمی‌باشد!
این‌ها منظور از هویت طلبی را به صراحت به زبان نمی‌آورند زیرا مسئولیت‌آور است، اما از قرائن میفهمیم که مقصود از هویت طلبی آنان احیای زبان مادری است که فی نفسه کار درستی است ولی مشکل اینجاست که اینها در این قضیه اصلا صداقت نداشته و این را دستاویزی برای پول درآوردن قرار داده و در موسم انتخابات بطور فصلی ظهور کرده و بعد از تامین اهداف مالی شان ناپدید میگردند تا انتخابات بعدی و این است که هیچگاه کارهایشان نتیجه بخش نیست و بخاطر جعلی بودن رفتار اینها، فعالین واقعی و صادق و دلسوز این حوزه هم از سوی مردم استقبال نمیگردند زیرا قدرت تشخیص بین اصل و بدل را همگان ندارند.
به دلایل پیش گفته اطلاق تعبیر هویت طلبی به مطالبه فوق یک غلط مصطلح شده است زیرا پیگیری گویش و آموزش به زبان مادری یکی از دهها مولفه هویت ماست. هویت ما گم نشده که در طلبش باشیم بلکه در حوزه زبان مادری قدری کمرنگ شده است که ما پیگیر تحقق آن هستیم.
اینان سوداگران زبان و فرهنگ مادری هستند و با چند دلیل، معامله گر بودن و جعلی بودن رفتار ایشان را بررسی میکنیم:
1- اینان در عمل نشان داده‌اند که کمترین اعتقاد و تقیدی به بحث زبان و فرهنگ مادری ندارند.
2- در طول این همه سال هیچگاه مانیفستی کتبی و رسمی نداشته اند که بگویند جایگاه زبان رسمی و ملیت ایرانی ما را در کجا می‌بینند و در کنار آن زبان مادری و فرهنگ غنی آن را چگونه با مؤلفه‌های ملیت کنار هم قرار می‌دهند. زیرا انتشار مانیفست سواد و پژوهش لازم دارد که فاقد آن هستند و در ثانی بعداً باید جوابگو باشند و این‌ها مهم‌ترین خاصیتشان عدم پیگیری و جوابگویی بعد از انتخابات و رد شدن از پل پیروزی آن است.
3- ایشان هیچ قدم عملی برای ترویج فرهنگ و زبان مادری مانند پیگیری برگزاری کنسرت‌های موسیقی ترکی، اجرای تئاتر و نمایش‌، پیگیری رفع موانع نامگذاری بچه‌ها به زبان مادری، پیگیری مرمت و حفظ آثار تاریخی محلی، پیگیری کرسی زبان‌ ترکی در دانشگاه‌ها و غیره نبوده اند
4- بعض افرادی که اینها درسنوات گذشته در لیست خود قرار داده اند معمولاً از یک تیم خاص بوده اند که اتفاقاً هیچ سنخیتی با بحث هویت طلبی(بقول خودشان) نداشته و بعضاً حتی در تعارض با این تفکر هستند!! جالب نیست؟؟
5- هر روزه در کوی و برزن بنرهای تبلیغاتی کنسرتهای خواننده های درجه چندمی را میبینم که از تهران با قیمتهای گزاف می آیند و روی سن مردم ما را تحقیر میکنند ولی تعداد کنسرتها به زبان مادری ما در حد یکی دوتا در سال نیست. آثار تاریخی اورمیه مانند کاروانسرای قجری، خانه انصاری در حال تخریب و فروریختن است و جاهایی مثل سه گنبد و مدرسه هدایت هم وضع قابل قبولی ندارند. تاریخ ما در این معماریهای کهن رو به نابودی، نهفته است که کسی را در پی سامان آنها نمیبینیم.
در نتیجه براحتی میتوان فهمید که اینها فقط به فکر جیب خود بوده و با کشف یک مطالبه عمومی در جامعه در خصوص زبان مادری، جوابی فیک و قلابی برای این مطالبه پیدا و ارائه میدهند و هدفشان صرفاً انتخاباتی و جنبه ریالی است.


اینها هیچگاه نمیگویند که برای داشتن کشوری پیشرفته و توسعه یافته، احترام تواٌم و متقابل مابین زبان رسمی و ملیت با زبان مادری و فرهنگ غنی اقوام نیاز است.
نگاهشان به زبام مادری یک نگاه سلبی بوده و کارشان تولید یک سری اوهام بی‌معنی برای تهییج جوان‌ها برای اخذ رای آنها است. چون کارشان عمدتا بی پایه و اساس است، هیچ مستندی تولید و تهیه نمی‌کنند.
در حالی که نگاه احترام آمیز ما به قومیت و زبان مادری مان نگاهی ایجابی است . به این معنی که وجود خود را به حذف دیگری گره نمی‌زنیم بلکه وجود خود را نیازمند تلاش و مطالعه و تحقیق و مطالبه قانونی خود دانسته و میدانیم بدون تلاش و ارتقای علمی خویش راهی برای نیل به این اهداف نیست.
خوشبختانه در انتخابات مجلس شورای اسلامی حنای این سوداگران و پیمانکاران انتخاباتی کاملاً بی‌رنگ گردید و معلوم شد که آنها در این سالها بواقع در پی چه چیزی بوده اند. لذا جوان‌های شهردیگر اجازه ظهور و بروز چنین سوداگرانی را منبعد نخواهند داد تا با استفاده از احساسات پاک جوان‌ها اهداف انتخاباتی و مادی خویش را تامین نمایند.

مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *