مرتضی حیدری// خبرنگار<< اگر قرار باشد روزی تندیس وفادارترین بازیکن تاریخ والیبال آذربایجان را در گوشه ای از شهر نصب کنند عبدالرضا علیزاده، اولین گزینه برای این کار در ذهن والیبال دوستان خواهد بود. کسی که اگر سه چهارسال پوشیدن پیراهن تیم های آملی و گنبدی را از دوران حرفه ای ورزشی اش فاکتور بگیریم در تمامی سالها به پیراهن تیم های ارومیه ای وفادار بوده است. کسی که در بدترین و خوش ترین روزهای والیبال ارومیه در کنار هواداران متعصب ارومیه ای برای نام ارومیه در میدان والیبال ایران جنگیده، لایق عنوان وفادارترین و متعصب ترین بازیکن تاریخ مهد والیبال ایران است.
عبدالرضا که در بین هواداران والیبال ارومیه به «عبدیضا» شهرت دارد عمده محبوبیتش را مدیون ساعدهای طلایی اش در تیم های محبوب والیبال اورمیه نظیر پگاه، فولاد و شهرداری است. لیبرویی که اگر شناسنامه اش مهر ثبت احوال استان تهران را می خورد سالیان سال و بصورت مداوم در پست یار آزاد یا همان لیبرو می توانست پیراهن تیم ملی بزرگسالان را بپوشد و افتخارآفرینی کند اما تمامیت خواهی و شهرستان ستیزی مدیران وقت فدراسیون والیبال و مربیان ادوار تیم ملی، این فرصت طلایی را از عبدالرضا علیزاده در تیم ملی بزرگسالان گرفت و باعث شد او بصورت سینوسی در اردوهای تیم ملی ایران حاضر شود و تنها در چند تورنمنت معدود نظیر AVC کاپ ارومیه، جام شیخ راشد امارات و لیگ جهانی 2014 فرصت پوشیدن پیراهن تیم ملی را بدست آورد و از قضا در همان تورنمنت ها نیز به نحو احسن، شایستگی اش را نشان داد و عناوین ارزشمند انفرادی را درو کرد.
هرچقدر در تیم ملی بزرگسالان به او بی مهری شد اما در عوض او در سالیان گذشته در تیم های ملی پایه، پیراهن لیبرویی تیم های ملی نوجوانان و جوانان را به کسی نداد و توانست دو عنوان قهرمانی نوجوانان و جوانان آسیا، یک نایب قهرمانی جوانان آسیا و یک مدال برنز جوانان جهان را به همراه عناوین انفرادی نظیر بهترین لیبروی نوجوان و جوان آسیا و نیز دریافت کننده برتر رقابت های والیبال جوانان جهان بدست آورد.
دوران طلایی حضور عبدیضای والیبال ارومیه در قامت بازیکن هرچند با رویای قهرمانی با پیراهن زادگاهش به پایان رسید و تعبیر نشد اما افق جدید آرزوهای او، تعبیر رویای چندین سال قبلش اما اینبار بعنوان مربی است.
سال گذشته و روزی که عبدالرضا علیزاده هدایت شهرداری ارومیه را در دست گرفت میشد حدس زد که محبوبترین لیبروی تاریخ ایران به مانند دوران بازیگری، دوران مربیگری اش نیز خاص و متفاوت خواهد بود. عبدالرضا که به واسطه قد و قامتش بالاجبار لیبرو شد فکرش را هم نمیکرد روزی برسد محبوبترین بازیکن تاریخ والیبال آذربایجان غربی شود و نامش در کنار بزرگانی همچون یدالله کارگر پیشه، عزیز پرتوی، محمود محب، ساسان خداپرست، سعید معروف و سایر بزرگان والیبال ارومیه قرار بگیرد اما تقدیر به نحوی رقم خورد که سالیان سال نامش در ورزشگاه ۶۰۰۰ نفری غدیر ارومیه از دهان هواداران نیفتد. حتی زمانی که او در پیراهن تیم شهر دیگری مقابل تیمهای ارومیه قرار میگرفت سالن یک صدا نام او را فریاد میزد. تیمهایی که عبدیضا با آنها مقابل تیمهای ارومیه قرار گرفته است سنتیترین رقبای پایتخت والیبال ایران هستند یعنی گنبد و آمل.
هم اکنون که او بعنوان بازیکن محبوب هواداران، با 38 سال سن بعنوان جوانترین مربی حال حاضر لیگ برتر والیبال، هدایت تیم شهرداری ارومیه را برعهده گرفته و شرایط برای او به صورت ایده آل در باشگاه شهرداری فراهم نیست اما او نشان داده مرد روزهای سخت و استاد انجام دادن کارهای ناممکن است. او فصل گذشته که نخستین چالش سرمربیگری خود را پشت سر میگذاشت و تیم بحران زده شهرداری ارومیه را در نیمههای فصل با رتبههای آخر تحویل گرفت، به قدری شگفت انگیز کار کرد و تیم را به مقام سوم لیگ برتر ایران رساند که فدراسیون والیبال نتوانست روی نام او قلم قرمز بکشد و او را به عنوان مربی جوان اما با دانش و با انگیزه در کادر تیم ملی والیبال ایران به کار گرفت تا نشان دهد نیم نگاهی به علیزاده نیز دارد و او را در آب و نمک خوابانده تا در آینده در قامت سرمربیگری تیم ملی به کار گیرد.
تیمی که امسال عبدالرضا علیزاده در شهرداری ارومیه بسته است تلفیقی از بازیکنان بومی و غیربومی و جوان و با تجربه است و تا به اینجای کار نیز نتایج قابل قبولی گرفته اما خودش هم به خوبی میداند چیزی به غیر از قهرمانی عطش هواداران والیبال ارومیه را سیراب نخواهد کرد.
اما اگر واقع بینانه نگاه کنیم هرچند تحقق این رویا با سطح حمایت شورای شهر و شهرداری ارومیه و ترکیب فنی و بازیکنان کمی دور از دسترس است اما یکی از سکوهای لیگ را باید از الان برای تیم عبدالرضا علیزاده رزرو کرد. عبدیضا با بضاعت اندک شهرداری ارومیه و شرایط موجود به مصاف غول های
صنعتی و ثروتمند نظیر فولاد سیرجان و شهداب یزد رفته و بدون بهانه گیری، تیمی بسته که یقه تیم های گردن کلفت لیگ را بگیرد و در نهایت و در آخر فصل روی سکو برود. هواداران باید قبول کنند قهرمانی با این تیم غیرممکن نیست اما به شدت سخت است ولی آنچه اهمیت دارد این است عبدیضا تصمیم گرفته حیثیت برباد رفته والیبال ارومیه را دوباره برگرداند و همزمان در کنار نتیجه گیری، باغ تیم های ملی والیبال پایه ایران را از چشمه جوشان بازیکنان ارومیه ای سیراب کند. رویه او در استفاده از بازیکنان جوان نظیر مهدی ظفر، امیر رضا آفتاب آذری، سینا علیزاده و آرین محمودی نژاد قابل تحسین است و قطعا این بازیکنان، آینده والیبالی خود را مدیون عبدالرضا علیزاده و اعتماد بدون قید و شرط او هستند. امیدواریم این فصل شهرداری ارومیه طلسم قهرمان نشدن را در لیگ برتر بشکند و قهرمان شود اما اگر این اتفاق هم نیفتد قطعا این دنیا یک جشن قهرمانی لیگ برتر والیبال و یک شب بی خوابی تا کله سحر را به مردم ارومیه بدهکار است.