آینده سیاسی آذربایجان غربی چه خواهد شد؟

با شهادت آیت اله رئیسی معادلات سیاسی در کشور و به تبع آن آذربایجان‌غربی دستخوش التهاب شد. دولت سیزدهم که معتقد بود امسال فصل برداشت تلاشهای سه ساله آنان در بخش های مختلف است با خبر شوکه کننده شهادت شهید جمهور مواجه شد. فعل و انفعالات رخ داده در ثبت نام داوطلبان ریاست جمهوری نشان داد که جریان دولت و حامیان آن گزینه جدی برای رقابت با رقبای مطرح ندارد. این عدم توازن برای مجموعه مدیران دولتی خبر خوشایندی نیست.
خبرهای درگوشی حاکی از آنست که مدیران ارشد استانها در التهاب آینده کاری خود بسر می برند. بخشی از این دغدغه مندی و دلهره طبیعی است چرا که سوابق نشان داده که هر رئیس جمهوری که سکان دار قوه مجریه می‌شود ترجیح می دهد تیم مورد پسند خود را از سطح کارشناس گرفته تا وزرا بچیند. تغییر گسترده ای که همواره مورد نقد بوده اما کو گوش شنوا! به موازات دلهره مدیران دولتی برای آینده شغلی‌شان، گروه های مختلفی نیز رایزنی های گسترده ای را با کاندیداهای با بیشترین شانس پیروزی شروع کرده اند تا در آینده بتوانند سهم خواهی کنند. لنگر انداختن این افراد در تهران آغاز شده و بعید به نظر می رسد این افراد دغدغه توسعه شهر و استان داشته باشند چرا که معتقدند دیگی که برای ما نجوشد…! لیست های انتخاباتی از بخشدار گرفته تا استاندار را تهیه و زیر بغل‌زده و در لابی های مختلف حاضر می شوند تا از نمد انتخابات چهاردهم برای خودشان کلاهی ببافند.
جابجایی استاندار در چنین روزهایی سر تیتر صحبت محافل سیاسی است. معتمدیان با شهادت آیت اله رئیسی، بزرگترین حامی خودش را از دست داده و فضای سیاسی که عمدتا ناکامان جریان موافق سیاسی با اوست نیز از این فرصت قصد دارد به نفع خود بهره ببرد.
افرادی که برای پیروزی دولت سیزدهم تلاش کردند اما از قافله پُست‌های مدیریتی توزیع شده بی نصیب مانده اند همه توان خود را بکار گرفته اند که گزینه مدنظر خودشان را راهی طبقه ششم ساختمان استانداری کنند.
ترکیب کاندیداهای انتخابات چهاردهم نیز گویای اینست که جریان حامی دولت بعید است بتواند پیروز شود. محتمل ترین گزینه سعید جلیلی است که بنظر نمی رسد رقیب جدی برای قالیباف و حتی پزشکیان باشد. با این روند و احتمال پیروزی هر یک از چهار نفر قالیباف، پزشکیان، جلیلی و پورمحمدی، تغییرات گسترده در بدنه اجرایی محتمل است. لذا توجه به عملکرد و رضایتمندی مردم از استاندار مدنظر نبوده و نیست. فرد پیروز خود را وامدار افراد مختلف می داند و سعی می کند از مهره های مورد نظر خودش استفاده کند. این خبر خوشایندی برای معتمدیان نیست.
شنیده ها حاکیست مجمع نمایندگان موافق تداوم کار معتمدیان در آذربایجان غربی است اما تجربه نشان داده رضایت مجمع نمایندگان در انتخاب استاندار ملاک نیست. دولت گزینه خودش را معرفی می‌کند و به استاندار منتخب توصیه می کند با نمایندگان مجلس هم نشستی داشته باشد تا دلگیر نشوند. در همین حد! لذا معتمدیان روی گزینه حمایت نمایندگان مجلس حساب ویژه ای باز نکند.
هر یک از افرادی که در بالا ذکر کردیم پیروز رقابت چهاردهم شوند باید به سراغ دوستان و سینه چاک های او رفت. هر آنچه که تا پیش از انتخابات بیان می شود، در جایگاه گمانه‌زنی است و قطعی نیست. باید منتظر ماند و دید که معتمدیان برف آذربایجان غربی را امسال می بیند یا اینکه از این استان خداحافظی خواهد کرد.
منتظر می مانیم تا تحلیل کنیم ببینیم آینده سیاسی آذربایجان غربی به بخت و شانس گره می خورد یا نه! دولت چاره اندیشی می کند و همه جوانب لازم را در نظر خواهد گرفت.
طیف های سیاسی عمدتا منشعب شده از اصولگرایان و حامیان دولت سیزدهم برای جانشینی استاندار و به دست گرفتن سکان مدیریتی استان تقلای زیادی می کنند.
این افراد معتقدند نباید اجازه داد مدیریت ارشد استان خارج از اراده آنها باشد. لذا چانه زنی ها در محافل سیاسی شروع شده است. حتی اصلاح طلبان استان نیز با انبوهی مهره امتحان پس داده با کارنامه ای مبهم نیز در لایه اول با هدف جلب مشارکت اما در واقع به قصد انتخاب نفر مورد نظر خودشان دست بکار شده اند.
معتمدیان ثابت کرده که توانایی کار کردن با دو دولت با دو گرایش متفاوت سیاسی را دارد. هم در دولت روحانی و هم در دولت شهید رئیسی استاندار بوده و باید دید که می تواند با حضور در دولت سوم نام خود را در کتاب گینس به ثبت برساند یا خیر!