شهردار ارومیه به فاصله کمتر از ۲۰ روز تصمیم می‌گیرد دوبار با رسانه‌ها گفت‌وگو کند، رسانه‌هایی که بنابر اظهارات پیشین‌اش هیچ اعتقادی به آنها ندارد.

شام اول که حلقه سرپرستان خبرگزاری‌ها به منظور اقناع بود، علنا با شکست مواجه شد و جز انتقاد اصحاب رسانه خروجی دیگری نداشت.

ناهارخوران؛ آنهم در هتل آنا و با هدیه‌های یک میلیونی برای بیش از ۷۰ خبرنگار از سوی شهرداری که از کمبود منابع و البته مدیریت هزینه‌ها صحبت می‌کند، جز تطمیع خبرنگاران برای جریان‌سازی رسانه‌ای در مقابل موج انتقادی که به عملکرد ضعیف مدیریت شهری وارد است، معنای دیگری ندارد. درخواست نگارش خبرویژه از جلسه برای دریافت جایزه و جبر و خواهش از تعدادی از خبرنگاران برای سوال نکردن و حذف رسانه‌های منتقد  این موضوع را عیان می‌کند.

با وجود ریخت‌وپاش‌های شهردار، موجی از انتقادها به نحوه برگزاری تور و نشست خبری از روز گذشته براه افتاده و البته تعدادی از رسانه‌ها هم برای خودشیرینی به خبر تکراری پرداخت بدهی‌ها و البته واریز بموقع حقوق کارمندان پرداخته‌اند.

قابل تامل است؛ واریز بموقع حقوق کارمندان شهرداری که اکثریت از منتسبین و منصوبین مدیران و مسئولان هستند از جیب شهروندان چه جای فخر و مباهاتی دارد که هر چند روز یکبار آن را علم می‌کنید!

اگر مبنا بر این است که از جیب شهروندان فقط برای چند هزارنفری از اعوان و انصار اشتغال ایجاد شده و کاری صورت نگیرد، دیگر چه نیازی به شورا و شهرداری است. وای به حال شورا و شهرداری که به پرداخت بموقع حقوق کارکناش می‌بالد و آن را اقدام شاقی می‌پندارد!

 به تعویق افتادن وعده چندین باره در خصوص افتتاح پروژه آذربایجان آنهم با ورود دستگاه قضایی و نارضایتی‌های شهروندان، امید‌ها را برای اقدام درخور و شایسته در حوزه توسعه، عمران و آبادانی شهر ناامید کرده‌است. اما مردم انتظار دارند پاسخگوی سوءمدیریت‌تان در موضوعات سدمعبر، قطع باغ گردو در محله دیگاله، بی‌توجهی‌تان به ساختمان گرمخانه، چشم‌پوشی‌تان در خصوص تابلوی مقابل استانداری، وضعیت نابسامان جمع‌آوری پسماند، معوقات پیمانکاران، وضعیت آسفالت معابر البته به غیر از خیابان‌های منتهی به استانداری، شورا و شهرداری و البته حیف‌و میل بیت‌المال با تیم شکست‌خورده والیبال باشید!

دومین افتضاح رسانه‌ایتان نشان می‌دهد از چاله‌ی روابط عمومی‌ پرمدعایِ ناکاربلد در چاه مشاور آزموده‌شده افتاده‌اید!

داستان”لباس جدید پادشاه” را بخوانید شاید تلنگری برای تغییر حلقه مشاوران و معاونان و خروج از این چاه باشد.