از سال ۷۶ روند خشک شدن دریاچه ارومیه آغاز شده و امروز با گذشت سه دهه این روند نه تنها متوقف نشده بلکه دریاچه در بدترین وضعیت تاریخ از نظر کمآبی قرار دارد. حجم آب دریاچه ارومیه در مقایسه با ۱۷.۲۸ میلیارد مترمکعب در زمان اکولوژیک، بیش از ۱۵.۷۰ میلیارد مترمکعب حدود ۹۴ درصد کمتر شده است.
در آمارهای ثبت شده از سال 1370 تاکنون، تراز ۱۲۷۰.۰۵ در روز بیست و هفتم آبانماه سال ۱۴۰۱ بدترین تراز ثبت شده است. دریاچه ارومیه در سه دهه اخیر که بحران خشک شدن را طی میکند، بارها و به کرات به سرتیتر بسیاری از رسانهها تبدیل شده اما کمتر به چرایی و دلایل علمی رخداد این بحران توجه شده است.
با خبرساز شدن رهاسازی آزمایشی آب از تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه، در نگاه اول بارقه امیدی برای احیای دریاچه ارومیه در دلها روشن می شود اما نظرات برخی کارشناسان محیط زیست چنان بر این قاعده استوار نیست و بر این باورند این پروژه که برای آن بیش از 3 هزار و 500 میلیارد تومان هزینه شده است شاید به عنوان مسکن و در کوتاه مدت کارساز باشد اما در بلند مدت بحران زیست محیطی دیگری را برای مبدا و مقصد به وجود خواهد آورد.
در حالیکه عملیات اجرایی تونل ۳۶ کیلومتری انتقال آب به دریاچه ارومیه از سد کانی سیب پایان یافته و رهاسازی آب از
تونل به صورت آزمایشی انجام شد و قرار است فردا، 5 اسفندماه با حضور رئیس جمهور به صورت کامل به بهره برداری برسد، برخی کارشناسان معتقدند که حتی با وجود انتقال آب از طریق تونل، دریاچه ارومیه دیگر هیچ وقت به صورت کامل احیا نخواهد شد.
انتقال آب زاب مشکل دریاچه ارومیه را حل نمی کند/تکرارتجارب ناموفق
یک فعال محیط زیست با بیان اینکه طرح های انتقال آب مسکن های موقتی هستند گفت: انتقال آب از رودخانه زاب هم مشکل دریاچه ارومیه را حل نمیکند.
محمد درویش گفت: طرحهای انتقال آب برای احیای دریاچه ارومیه تنها یک مسکن هستند و نمیتوانند مشکل این دریاچه را حل کنند.
به گفته وی، اگر طرحهای انتقال آب موثر بودند میبایست احداث ۳ تونل انتقال آب از کوهرنگ مشکل زایندهرود را حل میکرد اما نه تنها این کار را نکرد،بلکه تالاب گاوخونی را خشکاند و دشت سگری را که دارای خاک حاصلخیزی بود به بیابانی در حال پیشروی تبدیل کرد.
درویش تصریح کرد: بیابان سگری در حال حاضر آنقدر در حال پیشروی است که حتی گاهی اوقات گرد و غبارناشی از آن مانع از پرواز به موقع هواپیما در اصفهان میشود.
این فعال محیط زیست اظهار داشت: متاسفانه چنین طرحهای موقتی و بدون در نظر گرفتن اثرات بلندمدت مدام در کشور ما تکرار میشوند.
وی افزود: دریاچه ارومیه تا زمانی که ۷۲ سدی که بر روی ۱۱ رودخانه اطراف آن ساخته شدهاند، به قوت خود باقی باشند، شرایطش تغییر نخواهد کرد.افزایش سطح کشاورزی حوضه دریاچه ارومیه، چاه های غیرمجاز در اطراف دریاچه ارومیه بعلاوه سدهای مذکور مهمترین مشکلات این دریاچه است و تا زمانی که شجاعت و قدرت برای مقابله با مشکلات اساسی را نداشته باشیم، طرحهای انتقال آب دردی از این دریاچه را دوا نمیکنند.
به گفته وی، حداکثر وسعتی که برای اراضی کشاورزی در حوضه دریاچه ارومیه تعیین شده است ۳۲۰ هزار هکتار است در حالی که در حال حاضر ۶۸۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی در اطراف این دریاچه وجود دارد. بایستی برای تامین معیشت مردم این حوضه گزینههای دیگری از جمله بومگردی مسئولانه، استفاده از صنایع هایتک، استفاده از انرژیهای نو، استفاده از مرزهای مشترک و مزایای ترانزیت و … در نظر گرفته شود و تا زمانی که کشاورزی ناپایدار تنها راه معیشت مردم این منطقه است، وضعیت دریاچه ارومیه بهبود نخواهد یافت. متاسفانه مسئولان به جای اقدامات اساسی که در درازمدت اثرات آن مشخص میشود و ممکن است نتایجش در دولتهای آینده دیده شود، همواره به دنبال طرحهای ضربتی با اثرات کوتاهمدت هستند که این در مورد دریاچه ارومیه نیز صدق میکند، اما این دریاچه دیگر ظرفیت چنین طرحهایی را ندارد.
درویش در خصوص انتقال آب رودخانه زاب که از سوی مسئولان به عنوان بهترین گزینه احیای دریاچه ارومیه عنوان شده است، یادآور شد: این گزینه نیز همانند دیگر طرحهای انتقال آب گزینه نامناسبی است؛ چرا که به قیمت ناآبادی یک منطقه دیگر تمام میشود که در نهایت اثرات و نتایج آن از جمله بیابانی شدن و خیزش ریزگردها در آن نواحی گریبان مردم کشور ما را نیز خواهد گرفت.
وی احیا دریاچه ارومیه را نیازمند نرم افزار و تفکر و برنامه ریزی برای بلند مدت دانست و گفت: طرح های انتقال آب تنها راهکار های اجرایی کوتاه مدت هستند که موقتا مشکل یک منطقه را حل می کنند اما در بلند مدت اثرات بسیار مخربی بر مناطق مقصد و مبدا خواهند گذاشت.
درویش گفت: اتفاقی که در دریاچه ارومیه افتاده، در کتابچه ستاد احیای دریاچه ارومیه پیشبینیشده بود و بر اساس آن، یک طرح نیز داده بودند. اولین اقدام دولت اول حسن روحانی نیز همین بود که بر اساس یک اجماع کارشناسیشده، به سمت تعریفی از اقتصادی پیش برویم که آبمحور نباشد تا بتوانیم حقآبه دریاچه ارومیه را دوباره زنده کنیم. حقآبه این دریاچه ۳.۱ میلیارد متر مکعب بود و قرار بود که در یک زمانبندی ۱۰ ساله این اتفاق رخ بدهد. با وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی صحبت شده بود تا نیازهای آبیشان را کاهش دهند. قرار بود صادرات آب مجازی از حوضه آبخیز دریاچه ارومیه متوقف شود، و دیگر شاهد صادرات سیب و چغندر قند نباشیم. هیچکدام از این وعدهها تحقق پیدا نکرد. وسعت اراضی کشاورزی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در طول دو دهه از ۳۲۰هزار هکتار به ۶۸۰هزار هکتار افزایش پیدا کرد. هر هکتار اراضی کشاورزی به طور متوسط ۱۰ هزار متر مکعب آب مصرف میکند. این یعنی ۳.۶ میلیارد متر مکعب آب اضافی را به حوضهای تحمیل کردهایم که آب جدیدی نداشته است.
این کنشگر محیطزیست با اشاره به علل دیگر خشکی تدریجی دریاچه ارومیه در ادامه گفت: حقآبه دریاچه را بلعیدیم. تعداد چاهها در مجاورت دریاچه ارومیه در پایان جنگ تحمیلی ۷۰۰۰ حلقه بود و امروز به بیش از ۸۰هزار حلقه چاه رسیده و این فاجعه رقم خورده است. ما در طول هشت سال دولت حسن روحانی، یک میلیارد و ۱۰۰میلیون دلار و به ارزش امروز، بیش از ۴۰هزار میلیارد تومان هزینه کردیم اما نتوانستیم به سمت کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک حرکت کنیم. ما ۳ دوره ترسالی بیسابقه را در سالهای ۹۶، ۹۷ و ۹۸ گذراندیم و به هشدارها نیز توجه نکردیم. بارندگیها در امسال و سال گذشته به سطح نرمال و زیر نرمال رسید و حالا خودش را با افت شدید سطح دریاچه ارومیه نشان داده است. آمارها میگویند که وسعت چغندرکاری در منطقه در حال افزایش است. همچنان با تپههای بزرگی از سیبهای ضایعاتی روبهرو هستیم. هیچ تلاشی نیز برای تغییر وابستگی معیشتی کشاورزان نشده و اینها باعثشده تا با یک فاجعه بزرگ در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه روبهرو باشیم.
محمد درویش طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه را بینتیجه و حتی آسیبزا خواند و گفت: حقآبه دریاچه ۳.۱ میلیارد متر مکعب است. به فرض اگر این ۶۵۰ میلیون متر مکعب نیز وارد دریاچه ارومیه شود نمیتواند دریاچه را نجات دهد. تجربه نیز به ما میگوید که کشاورزان و بومیان محلی نیز اجازه نمیدهند که یک رودخانه آب شیرین به سمت دریاچه حرکت کند و آنها از آب استفاده نکنند. مگر اینکه ما برای آن کشاورزان و مردم محلی، معیشت جایگزین تعریف کرده باشیم. همین امروز مردم در دریاچه سد زرینهرود موتور پمپ گذاشته و آب را مصرف میکنند و مراتع بالادست را به کشت فاریاب تبدیل کردهاند. بنابراین انتقال آب به دریاچه ارومیه نیز کارساز نخواهد بود. علاوه بر همه اینها، در پروژه انتقال آب به دریاچه ارومیه، ما مسیر یکی از سرشاخههای دجله را منحرف میکنیم. همین امروز چشمههای گرد و خاک از سوی عراق وارد کشور میشود و ما با چنین طرحهای انتقال آب، این چشمههای گرد و غبار را تشدید میکنیم. ما نباید برای آباد کردن یک منطقه، منطقه دیگری را ناآباد کنیم؛ آنهم وقتی خودمان نیز از آن ناآبادانی متاثر میشویم. پس طرحهایی مثل طرح انتقال آب نمیتواند جوابگو باشد.
درویش با انتقاد از سوءمدیریت مسوولان در تعریف روش معیشتی جایگزین برای کشاورزان و ساکنان مناطق مجاور دریاچه ارومیه گفت: از همه مهمتر این است که حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بیش از دو برابر متوسط کشور آب در دست دارد و این آب را به نحوی ضایع کردهایم که امروز به چنین بحرانی روبهرو است. به جای اینکه به ساکنین و مدیران منطقه یادآور شویم که روش معیشتیشان را تغییر دهند، به آنها میگوییم اشکالی ندارد که اشتباه کردید؛ ما برای شما آب بیشتری فراهم میکنیم که به اشتباهتان ادامه دهید. درست مثل خانوادهای که اسکناسهای ۱۰هزارتومانیاش را برای گرم کردن خودش در شومینه میریزد و پدر خانواده به جای اینکه به آنها بگوید برای گرم کردن باید از تنپوش بیشتری استفاده میکردید، بگوید بالای طاقچه اسکناسهای بیشتری داریم؛ اگر سردتان شد آنها را هم بسوزانید! رفتار امروز ما در رابطه با حوضه آبخیز دریاچه ارومیه نیز همینگونه است. ما بد مصرف کردیم؛ به جای اینکه از مصرف بد جلوگیری کنیم، میگوییم اشکالی ندارد! ما آب بیشتری برایتان تامین میکنیم که به آن مصرف بد ادامه دهید.
او اضافه کرد: درست است که تغییر اقلیم نیز ۱۵ درصد در خشکی دریاچه ارومیه موثر بوده اما خشکی دریاچه بالای ۸۰درصد است. پس نمیتوان همه را به تغییر اقلیم ربط داد. ما با یک خشکسالی بدتر از خشکسالی طبیعی روبهرو هستیم و آن خشکسالی مدیریتی است.
توسعه ناپایدار اراضی کشاورزی مهمترین عامل بحران دریاچه ارومیه
رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه دانشگاه ارومیه بر خلاف اظهارنظرهای این روزهای برخی از کارشناسان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی میگوید، پل شهید کلانتری ارومیه بدون ملاحظات زیست محیطی اجرا شده و بی شک نقشی خشک شدن دریاچه ارومیه دارد اما عامل اصلی این بحران نیست.
دکتر کامران زینال زاده برداشت غیرمجاز و توسعه ناپایدار کشاورزی را مهمترین دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه دانست و گفت: متأسفانه تاکنون نه مدیران، نه خبرنگاران و نه مردم عادی هنوز به این باور که در شرایط بحرانی و کم آبی قرار داریم نرسیدهاند بنابراین شاید درک درستی از بحران دریاچه ارومیه هنوز نداریم.
دریاچه ارومیه تا زمانی که ۷۲ سدی که بر روی ۱۱ رودخانه اطراف آن ساخته شدهاند، به قوت خود باقی باشند، شرایطش تغییر نخواهد کرد.افزایش سطح کشاورزی حوضه دریاچه ارومیه، چاه های غیرمجاز در اطراف دریاچه ارومیه بعلاوه سدهای مذکور مهمترین مشکلات این دریاچه است و تا زمانی که شجاعت و قدرت برای مقابله با مشکلات اساسی را نداشته باشیم، طرحهای انتقال آب دردی از این دریاچه را دوا نمیکنند.
وی با بیان اینکه هم اکنون سه برابر متوسط سرانه آب در استان مصرف میشود و اراضی کشاورزی همچنان به صورت بی رویه توسعه مییابد، گفت: در شرایطی که با بحران کم آبی در استان و کشور مواجه هستیم محصولاتی که پرآب بر و غیربومی هستند هنوز در استان در سطح وسیعی از جمله چغندرقند و سیب تولید میشود.
زینال زاده با بیان اینکه در حالی که با مشکل کم آبی مواجه هستیم با تولید این محصولات پرآب و غیربومی در واقع آب موجود و کم را به سایر کشورها در قالب این محصولات صادر میکنیم، افزود: این موضوعی است که هنوز با توجه به شرایط بحرانی دریاچه ارومیه و کم آبی درک درستی از آن نداریم.
پل میانگذر عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه نیست
رئیس پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه دانشگاه ارومیه با انتقاد از رشد بیش از ۵ برابری اراضی کشاورزی و برداشت غیرمجاز از آبهای زیرزمینی طی سالهای اخیر در استان و استانهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه عنوان کرد: پل شهید کلانتری به دلیل رعایت نکردن ملاحظات زیست محیطی شاید باعث عدم گردش آب دریاچه ارومیه در دو سمت شده باشد اما عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه به شمار نمیرود.
زینال زاده با بیان اینکه فقط باغات سیب ۲۰ درصد آب تجدیدپذیر را مصرف میکنند، افزود: متأسفانه در بخش کشاورزی با روی آوردن به کشت گیاهان غیربومی و پرآب بر مثل هندوانه، سیب و چغندرقند و… بحران دریاچه ارومیه را تشدید کردهایم و باید در این زمینه چاره اندیشی اساسی شود.
حفر نزدیک ۱۲۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، اجرای ناموفق و ناقض طرح آبیاری تحت فشار، توسعه بی رویه اراضی کشاورزی در حوضه آبریز، عدم توقف محصولات پرآب بر مانند هندوانه و چغندرقند در استان، عدم اجرای صحیح طرح نکاشت و بهکاشت در قالب طرحهای احیای دریاچه ارومیه و عدم مدیریت اصولی مصرف آب در این بخش از چالشهای اساسی است که نقش مهمی در تشدید بحران دریاچه ارومیه در پی داشته است.
در یک نگاه آماری میبینیم میزان سهم بخش کشاورزی از اشتغال در آذربایجان غربی حدود ۳۳ درصد یا حتی کمی بیشتر بوده ولی ارزش افزوده این بخش با اغماض به ۱۷ درصد میرسد که همین آمار نشان میدهد، بخش کشاورزی سهم زیادی در اشتغال و سهم کمی در ارزش افزوده دارد و میتوان گفت حتی ضررده نیز هست.
کشت محصولاتی نظیر یونجه، چغندرقند، ایجاد باغ سیب و حتی کشت هندوانه در روزگاری که مشکل کم آبی تقریباً همه منطقه و بخش زیادی از جهان را در برگرفته دیگر مقرون به صرفه نیست و باید به سمت کشتهای کم آب بر و با راندمان بیشتر رفت.
ظرف پنج سال آینده در دریاچه ارومیه میتوانید شنا کنید
دبیر هیئت تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی از ستاد احیا دریاچه ارومیه نیز با اینکه بهره برداری از تونل انتقال آب به دریاچه ارومیه را یک قدم رو به جلو می داند، اما می گوید: اگر بخواهیم به نقطه ایدهآل برسیم، باید در کشاورزی هم تغییراتی ایجاد کرد که از وزارت جهاد کشاورزی پیگیری میکنیم و ظرف پنج سال آینده در دریاچه ارومیه میتوانید شنا کنید.
روح اله متفکر آزاد معتقد است اتمام پروژه انتقال آب به دریاچه به معنای احیای دریاچه نیست بلکه یک حرکت مثبت در مسیر احیا خواهد بود.
حالا با گذشت ۸ سال از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه و تشدید بحران آن، نه تنها کارشناسان بلکه مسئولان کشوری و استانی به ناموفق بودن طرحهای ستاد احیا به خصوص در بخش کشاورزی اذعان دارند و باید منتظر ماند و دید که دولت به هشدارهای کارشناسان محیط زیست در خصوص پروژه انتقال آب و همچنین بخش کشاورزی توجهی خواهد داشت تا دریاچه دوباره جان بگیرد یا وعده شنا در 5 سال آینده به رویا خواهد پیوست.