اینروزها دیگر هیچ شهروند ارومیه ای از تور پهن شده ترافیک در امان نیست. جان و مال مردم سیبل این گره کوری است که سالهاست انتظار برای باز کردن آن بی نتیجه مانده و هر روز پیچیدهتر می شود.
ترافیک گویا درد مزمن ارومیه است که برای درمانش نسخه کارآمدی وجود ندارد، دستکم در جلسات شورای راهبری ترافیک خبری از این نوش دارو نیست.
نه راهکارهای علمی برای کاستن از بار ترافیک و نه تدابیر زیرساختی برای امروز و فردای این شهر. حتی با وجود گلایه های مردم از تریبون های مختلف اما آب از آب تکان نخورده و زندگی مردمان این شهر همچنان بر مدار ترافیک می چرخد.
با این اوضاع کلافه کننده اما حرف های عباس فرمانی، کارشناس ترافیک و رئیس پلس اسبق راهنمایی و رانندگی آذربایجان غربی بسیار ناامید کننده است. وی که در دوران خدمتش یک پای ثابت جلسات شورای ترافیک استان، کمیته فنی شهری و کمیسیون ایمنی راهها بوده، بر این باور است تا مطالبه گری، توضیح خواستن و پاسخگو بودن نباشد صرف برگزاری جلسات، خروجی نداشته و ارومیه همچنان درگیر معضل ترافیک خواهد بود.
فرمانی با تاکید بر اینکه مصوبات شورای ترافیک باید در کف خیابان ها نمود عینی داشته باشد، می گوید: تا زمانی که یک مرجع و مقام بالادستی در رابطه با ترافیک ناظر بر اجرای مصوبات و پیگیری امورات نباشد، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
به گفته این کارشناس ترافیک، در شهری چون ارومیه که شهرسازی آن اصولی نبوده، ناوگان حمل و نقل عمومی فرسوده است، خودروها چندین برابر ظرفیت خیابان ها جولان می دهد و فرهنگ رانندگی روز به روز رنگ می بازد؛ اقدامات سطحی و مسکن وار همانند باز و بسته کردن تقاطع ها، میدان زدایی، مسدود کردن مسیرها و نصب سرعتگیرها جواب نخواهد داد و فقط باعث سر ریز شدن ترافیک از مکانی به مکان دیگر می شود.
فرمانی معتقد است، جلسات شورای ترافیک به صورت روتین و فرمالیته است حتی اگر هر روز یکبار هم برگزار شود مادامی که اهرمی برای اجرای مصوبات آن نباشد، هیچ تاثیری در کاهش بار ترافیکی شهر نداشته و همین فرایند آزمون و خطا ادامه خواهد داشت.
وی تاکید می کند: باید کسی باشد که بر تصمیمات و برنامه ها رسیدگی کرده و اعتبار لازم برای اجرای مصوبات را تامین کند. بسیاری از مصوبات شورا، کمیته و کمیسیون های مربوط به ترافیک به علت نبود اعتبار زمینگیر می شود.
نصب سرعتگیر آخرین راهکار، اولین اقدام
رئیس پلیس اسبق راهنمایی و رانندگی آذربایجان غربی با انتقاد از تعداد قابل توجه سرعت گیر در خیابان های مختلف شهر ارومیه اذعان می کند: سرعتگیر یکی از ابزارهای کنترل ترافیک است اما اولویت اول نیست و بالعکس باید آخرین راهکار باشد اما وقتی اعتبار کافی برای ایجاد زیرساخت های لازم وجود ندارد لاجرم سرعتگیر ها افزایش می یابد.
فرمانی با بیان اینکه هیچ نهادی نمی تواند خودش سرعتگیر نصب کند، می گوید: کمیته فنی شهرداری آنهم براساس درخواست های مردمی، میزان ترافیک و تعداد تصادفات راهکارهایی را برای روانسازی جریان ترافیک و کاهش تصادفات فوتی به جرحی ارائه می دهد که یکی از آنها نصب سرعتگیر است. اما با توجه به هزینه بر بودن سایر راهکارها، نصب سرعتگیر به عنوان دم دستی ترین اقدام، اجرا می شود.
ترافیک گویا درد مزمن ارومیه است که برای درمانش نسخه کارآمدی وجود ندارد، دستکم در جلسات شورای راهبری ترافیک خبری از این نوش دارو نیست.
نه راهکارهای علمی برای کاستن از بار ترافیک و نه تدابیر زیرساختی برای امروز و فردای این شهر. حتی با وجود گلایه های مردم از تریبون های مختلف اما آب از آب تکان نخورده و زندگی مردمان این شهر همچنان بر مدار ترافیک می چرخد.
ارومیه مرکز مانیتورینگ ندارد
این کارشناس ترافیک یکی از راهکارهای کمک به حل معضل ترافیک ارومیه را ایجاد مرکز مانیتورینگ می داند و می گوید: بیشتر کلانشهرهای کشور با برخورداری از مرکز مانیتورینگ بر اساس تصاویر دریافتی از صدها دوربین نصب شده در سطح شهر و خیابان ها، کنترل هوشمند ترافیک را دردست دارند درحالیکه ارومیه از این امکان محروم است.
وی می گوید: اهتمام شهرداری ارومیه نسبت به ایجاد مرکز مانیتورینگ و حضور نمایندگان اعضای شورای ترافیک در آن میتواند گام مهمی در آسیبشناسی و حل معضل ترافیک ارومیه بر اساس پایش تصویری باشد.
فرمانی در پایان با بیان اینکه نباید سهم شهروندان را در بروز ترافیک نادیده گرفت،اذعان می کند: عامل انسانی یکی از اصلی ترین مولفه ها در بحث ترافیک است بنابراین دستگاههای فرهنگی و آموزشی باید در رابطه با ارتقا فرهنگ رانندگی و ترغیب به استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی نقش پررنگ تری ایفا کنند؛ وجهی که تا به امروز چندان مورد توجه واقع نشده است.